loading...

آئین مستان

متن روضه شهادت امام حسن, متن روضه, شهادت امام حسن, روضه شهادت امام حسن, امام حسن, روضه امام حسن ,آخرين فرمايشات امام مجتبی

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2235 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1747 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6711 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3820 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1800 زمان : نظرات (0)

عزا گرفته یوسف زهرا

یتیم شده سُلاله ی طاها

بمیره نوکرت شدی تنها

سرت سلامت آقا..

یه ابر خسته داره میباره

روزا دیگه مثه شبا تاره

از این عزا خدا عزا داره

سرت سلامت،آقا..

فدای شال ماتمت آقا

فدای اشک نم نمت آقا

بذار بمیرم از غمت آقا

سرت سلامت،آقا..

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست

هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

هوای آسمون شده بارون

از این مصیبت ِ چشا گریون

غریب بودن امام حسن هامون

آخه آقام غریب ِ،آقام غریب ِ

برای غربتش دلم خونه

غریبی شو کسی نمیدونه

حتی مزارش هم تو زندونه

آخه آقام غریب ِ،آقام غریب

 یا صاحب الزمان!سن و سالی نداشتی،یتیم شدی، بی بابا شدی میدونم،آزارت دادن،رها کردی سر به بیابان ها گذاشتی،میدونم، من بمیرم برا اون دختری که سن و سالی نداشت، هر جا می گفت:بابا! تا عاقبت می گفت: نزن دیگه بابامو صدا نمی زنم

با زهر کینه از همه سیر شد

فداش بشم چه زود زمین گیر شد

جوون بود آقامون یهو پیر شد

براش بمیرم..

پیرن سیاه خدا نگهدارت

شال عزا خدا نگه دارت

امام رضا خدا نگه دارت

دلم گرفته..

اگه که گریه کردم این شبها

اجازه داده مادرت زهرا

حالا شبا کجا برم آقا

دلم گرفته...

من تازه عادت کرده بودم،از فردا دلم میگیره

غریبیِ تو ما رو عاشق کرد

برا تو مادرت هق هق کرد

سه ساله تو خراب ها دق کرد

برات بمیرم...

 قربون اون آقایی برم،امشب سر رو قبر بابا میذاره

زهر افتاده به جان جگرم، مهدی جان

وقتی از بدن خون میره،اول اثری که میذاره روی دست ِ، قوت دست و پا رو میگیره

زهر افتاده به جان جگرم، مهدی جان

 لرزه افکنده ز پا تا به سرم مهدی جان

 به لب خشک پدر جرعه ی آبی برسان

جیگرم داره میسوزه بابا

 که من از سوز عطش شعله ورم مهدی جان

 قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد

 کشته از صحنه ی دیوار و درم مهدی جان

 لحظه ای نیست عزیزم که تداعی نشود

 وقعه ی کرب و بلا در نظرم مهدی جان

 قدح آب روان تا به لبم شد نزدیک

 عطش اهل حرم زد شررم مهدی جان

 بشکند دستی که با بغض علی سیلی زد

 به رخ عمه ی نیکو سیرم مهدی جان

دستش داره میلرزه،غلامش رو صدا زد،فرمود:برو تو حجره به عزیز دلم بگو بیاد، میگه وارد حجره شدم دیدم آقازاده ای صورت به سجده گذاشته،انگشت سبابه رو بالا آورده داره دعا میکنه برا بابا،گفتم:آقازاده باباتون صداتون میکنه،همچین که صورت برداشت،صورت مثل قرص ماه، مؤدب اومد. امام عسکری فرمود:مهدی جان! پسرم میخوام تو به من آب بدی،آب رو گرفت جلوی لبای تشنه و خونی بابا،بابای مظلومم،بابای غریبم."همین جا سؤالی میکنیم" یا صاحب الزمان! سن و سالی نداشتی میدونم،بابات جوون بود میدونم،اما تلاش کردی گفتی بابام تشنه از دنیا نره. من بمیرم برا اون آقایی که تشنه افتاد توی گودال

همه از خیمه ها بیرون دویدن

ولی سالار زینب را ندیدن

یکی میگه ذوالجناح آقام رو چه کردی؟یکی میگه:ذوالجناح! مولام رو چه کردی؟ یکی میگه: ذوالجناح داداشم رو چه کردی؟ یه وقت دیدن یه دختر همه زنهارو کنار زد،همچین که اومد کنار ذوالجناح،گفتن سکینه میخواد چه کنه؟ دستش رو بالا آورد،انداخت گردن ذوالجناح،اسب بابام!،میدونم بابام رو کشتن،اما ازت یه سئوال دارم،وقتی بابام میرفت میدون،لباش تشنه بود،بگو ببینم آیا به بابام آب دادن یا نه؟."بگم جیگرت بسوزه،من از زبون ذوالجناح میگم:"

هر چه می گفت که من تشنه لبم سنگ زدن

ناله اش در دل کوفی اثر داشت نداشت

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 915 زمان : نظرات (0)

حاج محمدرضا طاهری

 

هر لحظه در سکوت، غمت داد می زند

بغضی که  از فراق تو،  فریاد می زند

+کاشکی قدر بدونیم این گریه کردن ها رو، ناله زدن ها رو،باید لذت ببریم از این منبرها،اشک ریختن ها،بی خود نیست به حبیب بن مظاهر میگن:چه آرزویی داری؟میگه":آرزو دارم بیام  توی دنیا بشینم تو روضه ی امام حسین گریه کنم،گفتند:حبیب با این همه مقامات،اون جایگاه کنار حرم امام حسین،می فرماید:نمی دونید اینجا خدا با گریه کن های  حسین چه معامله ای میکنه." تازه ماها نمی دونیم،چیزی نمی دونیم،چیزی نفهمیدیم،نمی دونید مادرش حضرت زهرا چیکار میکنه براتون.

-این که تو نیستی و به ما طعنه می زنند

+خیلی ها مارو مسخره می کنند ،میگن:پس کجاست آقاتون؟

-این که تو نیستی و به ما طعنه می زنند

بر آتش نبودن تو، باد می زند

وقتی که صید دائمی ِ چشم توست دل

کی دست رد به سینه ی صیاد می زند

قلبم اگر که با تو نباشد نمی تپد

نبضم دمی که از تو کنم یاد می زند

دیریست خنده نیست به رخسار  پر غمت

چشم تو حرف از دل ناشاد می زند

امشب نگاه ابری ِ تو با زبان اشک

دم از عزای حضرت سجاد می زند

سی سال ِ آزگار به هر جا نشته است

حرف از غمی که بر دلش افتاد می زند

+اما بالاترین غم امام سجاد،که فرمود:الشام،الشام،الشام

-با یاد شام و بزم شراب

+اون عالم نشته بود،مداح رفت بالا منبر گفت: دخلت زینب علیها سلام علی ابن زیاد.(هنگامی که زینب به مجلس پسر زیاد در آمد(تا این جمله رو گفت:دیدن اون عالم عمامه از سر برداشت،گفت:دیگه بس ِ،دیگه نگو.

-با یاد شام و بزم شراب اشک ریزد

با یاد جسم غرق به خون داد می زند

+امشب باید ناله بزنی،ضجه بزنی،وَ یَضِجَّ الضّاجُّونَ اونایی که میتونند ضجه بزنند وَ یَعِجَّ الْعاجُّونَ حسین...

-دوری ِ این راه ترتیب نمازم را شکست

که شکستن پشتش از اندوه و درد ِ ما شکست

ما راَیت و فی البلا الا جمیلا گفته ایم

یک جهان حرف است از پیروزی ما تا شکست

سر شکستن ارث ِ فامیلی ِ ما از کوفه است

زینبی سر زد به محمل تا سر سقا شکست

قلب مجنون می شکست از دوری لیلای خود

کار بر عکس است در اینجا دل لیلا شکست

روزگاری هم دری با تخته ای جور آمد و

قلب بابامان علی را ، پهلوی زهرا شکست

+مادر،مادر،مادر..... اصلاً همه ی دعواها سر این اسم بوده، مادر، مادر....

+امام سجاد داره میگه:

گفتم ای مردم منم مکه منا

گفتم ای مردم منم سعی و صفا

گفتم ای مردم عزیز حیدرم

مصطفی از من، من ازپیغمبرم

لیک آتش بر دل تنگم زدند

نام زهرا بردم و سنگم زدند

+حضرت رقیه خواهر امام سجاد هم گوشه ی خرابه می گفت:

گمانم جُرم باشد،هر که شکل فاطمه باشد

که با شلاق و با سیلی، شده از من پذیرایی

دست من بسته شد و ذکر قنوتم حیدر است

قد من خم شد از آنکه سجده ام چون مادر است

حکم از بالا برایم آمده تب داشتن

کاسه ی چشمی پر و اشک لبالب داشتن

مصحفی دارم ورق ها دل٬ زبانم هم قلم

اشک من جاری ست از باب مرکّب داشتن

روضه و اشک است کارم روز و شب در کاروان

روضه ها را روز دیدن اشک را شب داشتن

پای دل تاول زد اما می دوم دنبال او

در خیالم هم ندارم فکر مرکب داشتن

سهم هر کس در میان کربلا تقسیم شد

سهم من از کربلا این است٬ زینب داشتن

با سوز قلب پاره پاره گریه می کردی

 با چشم های پر ستاره گریه می کردی

 دل های نزدیکانتان که جای خود دارد

 که آب می شد سنگ خاره، گریه می کردی

+یه شب غلام امام سجاد وقتی ظرف آب رو برای امام آورد دیگه شروع کرد اعتراض کردن، گفت: آقا نزدیک به سی و پنج سال ِ،هر موقع برات آب میآرم وضو بگیری،چشمت به آب می افته گریه میکنی،هر موقع یه بچه ی شیرخواره می بینی گریه می کنی،هر موقع یه بچه ی سه چهار ساله می بینی گریه میکنی،آقا بس نشده این همه گریه کردن؟ آقا فرمود:غلام از تو انتظار نداشتم این حرف رو بزنی، فرمود: غلام مگه تو قرآن نخوندی؟گفت:آقاجان،بله خوندم. مگه سوره ی یوسف رو این همه نخوندی؟بله آقا جان فدات بشم خوندم. فرمود:یعقوب یه یوسفش رو ازش دور کردن،با علم پیامبری می دونه یوسفش زنده است برمیگرده، فقط یه پیراهن خون آلود براش آوردند اینقدر گریه کرد دیگه چشماش جایی رو نمی دید،من جلوی خودم هجده یوسفم رو سر بریدند... آقا:

-در وقت تجدید وضو تا آخر عمرت

 تا آب می دیدی دوباره گریه می کردی

ذبحی اگر  پیش نگاهت دست و پا می زد

+آقا می گفت:دست نگه دار به اون قصاب،می گفت:بگو ببینم این گوسفند رو داری میکشی آب بهش دادی یانه؟ می گفت:آقا جان،این چه حرفی است که می زنید؟این دستورات رو ما از خود شما گرفتیم، مگه میشه،دستور دین ِ، ذبح و باید آب داد،رو به قبله...یه وقت می دیدند امام سجاد سر به دیوار گذاشته داره ناله میزنه،صدا میزنه:بخدا بابامو با لب تشنه کشتند، هرچی می گفت:آه جیگرم.می اومدند دور گودال آب ها رو می ریختند، می گفتند:حسین به تو آب نمی دهیم...حسین..

-ذبحی اگر  پیش نگاهت دست و پا می زد

تا صبح چون ابر بهاره گریه می کردی

 با یاد اکبر، تا که می آمد به گوش تو

 بانگ اذان از هر مناره گریه می کردی

 در کوچه و بازار می دیدی اگر بین ِ

 جایی که ننوشته است اما خوب می دانم

 با دیدن هر گوشواره گریه می کردی

+وقتی از امام سجاد سئوال کردند: آقا جان کجا بیشتر به شما سخت گذشت؟ امام فرمودند: الشام،الشام،الشام .

+آی مردم اگه ناموس ما گوشه ی خیابون بایست ِ، چند لحظه سریع هول میشی، سریع ماشین میآری، سوار شو،یه وقت کسی قد و بالات رو نبینه، همه نوامیس ما فدای ناموس خدا زینب کبری، ناله های امام سجاد برا اون ساعتی است که این زن و بچه رو با اون وضع وارد شهر شام کردن، این روایت رو خود امام نقل میکنند،آقا می فرمایند: میون این کسانی که دور تا دور ما ایستاده بودند، یه مرد سرخ رو با چشم های کبود جلو اومد،یه نگاه به این زن و بچه کرد،یه نفر رو با انگشت نشون داد،یه وقت دیدم عمه ام هول شد فرمود:دهانت بشکنه،این ها بچه های پیغمبرند...

+ همسر یزید ملعون وارد شد از خواب بیدار شد، شنید بچه های پیغمبر رو  آوردند وارد کاخ کردن،میگن:بدون چادر،بودن روپوش وارد شد،یه وقت یزید ملعون هول شد از جا بلند شد، عباشو رو سر همسرش انداخت،دیدن همسرش عبا رو پس می زنه،میگه:نانجیب دلت برا زن خودت می تپه، نمی خوای نامحرم ببینه،آخه اینها ناموس پیغمبرند، ببین صورت هاشون رو با آستین پوشیدند،ای حسین.... 

 روضه شهادت امام سجاد (ع) - هر لحظه در سکوت، غمت داد می زند - حاج محمدرضا طاهری

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 510 زمان : نظرات (0)

حاج حسین سازور

 

براتون گفتن با چه جلالی پیاده شد، حضرت فرمود:همه دورناقه زینبو بگیرین .عباس ،علی اکبر،قاسم ،برادران عباس؛عون،جعفرهمه اومدنددورمحمل بی بی بایه جلال و جبروتیپاروی زانوی عباس گذاشتند.دست زینبوگرفتند، همچین که پای دیگرش رو خاک اومد، رو خاک نشست صدا زد آه دلم..حسین دلشوره دارم، دل شوره دارم، بیا..بیابرگرد مدینه

اینو راوی گفت:همین راوی میگه من شب یازدهم، کربلابودم اینجا همه محرمادورشو گرفته بودن. آخ... راوی میگه من شب یازدهم دیدم همه دشمن فقط یه زن بینشون ایستاده..با یک زن تنها برادرچه کردند..برادرچه کردند..برادرچه کردند... با یک زن تنها برادر چه کردند..چه کردند..چه کردند چه کردند...

دیدند که تنهاییم مرا دوره کردند..مرا دوره کردند

خاطرات مدینه شده یاد آور من

چون جسم تو پر ازجای پا چادر من

حرامی کشد معجر من

راوی میگه دیدم دختر علی میان دشمنا، به والله ما جرئت نمی کنیم بگیم اما گفتند، بی بی خطاب کرد به حسین.. گفت:داداش ببین خیره خیره دارن نیگام میکنن میخوام برم محرمی ندارم

روضه شب دوم محرم ورود کاروان به کربلا - دیدند که تنهاییم مرا دوره کردند   - حاج حسین سازور 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 6991 زمان : نظرات (0)

حاج محمدرضا طاهری

بلند میكنم از سوز سینه آهم را

امام صادق علیه السلام فرمودند: خدا رحمت كند آن كسی را كه در عزای مادر ما حضرت زهراسلام الله علیها بلند بلند گریه كنه.

نگاه میكنم از دور نور ماهم را

تو غرق در غمی امروز حضرت باران

به سمت چشم تو انداخت اشك راهم را

دلم حسینیه مادراست این شب ها

ببین به سر در دل بیرق سیاهم را

همیشه چادر زهراست سقف روی سرم

مگیر از من آواره سر پناهم را

خوشبحال اونی كه همیشه،جا و مكانش معلومه،مادرش نمیذاره آواره بشه،توی این شهر غربت،شهری كه خیلی جاها اصلاً رنگ و بوی فاطمیه نداره،توی این وانفسا،بی بی دستت رو گرفته، آورده تو رو،نمی دونم قدر و منزلت خودت رو میدونی؟ مثل امشبی كه بی بی سفارش كرد:كسی با خبر نشه علی جان. یك به یك شمارو خبر كردند،گفتند:شما با همه فرق دارید،شما بیایید ناله بزنید برا فاطمه،اونا نامحرم بودند،اما شما محرم هستید شما میتونید بگید وای مادر.

از این به بعد فقط بر علی ببار كه گفت

گرفته اند زمن لشكرم سپاهم را

....

گریه های مخفیانه

غسل و تشییع شبانه

یك مزار بی نشانه

آتشم زد آتشم زد

مانده ام با چشم گریان

میكشم آه از دل و جان

رفتی و شام غریبان

آتشم زد آتشم زد

میگذارم وقت غسل پیكر تو سر به دیوار

تازه فهمیدم چه كرده وای من با سینه مسمار

تا حالا خود مولا همه رو آروم میكرد،می فرمود آروم تر گریه كنید،نذارید دشمن شاد شیم،مادرتون راضی نیست،اسما میگه یه وقت دیدم خود آقا سر به دیوار گذاشته،بلند بلند ناله میزنه

میگذارم وقت غسل پیكر تو سر به دیوار

تازه فهمیدم چه كرده وای من با سینه مسمار

تازه دیدم زخم پهلو

تازه دیدم خون بازو

سادات

مثل من زهرا شكست در این مدینه حرمتت ای داد بی داد

بشكند دستی كه زد سیلی به روی صورتت ای داد بی داد

الوداع ای فاطمه جان

كن حلالم فاطمه جان

بر دل من داغ جانكاه

مثل گل عمر تو كوتاه

چیده ام رویت لحد آه

داد بی داد، داد بی داد

وای من از جان بر لب

بعد تو دیگر از امشب

خانه دارم گشته زینب

داد بی داد، داد بی داد

مانده ام بالای قبر تو چرا من زنده هستم

از پیمبر با امانت داریم شرمنده هستم

روی زخم دل نمك خورد

پیش من زهرا كتك خورد

عالمی حیران شده از صبر من از صبر تو ای داد بی داد

عده ای فردا روند دنبال نبش قبر تو ای داد بی داد

......

لزره به دست حیدر كرار افتاد

چشمی به چشم بسته ی دلدار افتاد

همه ی قریش همه ی مدینه چشم انتظار همچین لحظه ای هستند، لرزه به دستان علی ببینند،لحظه به پاهای علی ببینند

حال زمان شستن زهرا رسیده

حیدر كنار سنگ غسل یار افتاد

می گفت من افتادنم با داغ زهراست

زهرا هم از زخم نوك مسمار افتاد

جای غلاف روی بازو را كه حس كرد

این بار دستان علی از كار فتاد

نگاه كرد دید بچه ها گوشه ی حیاط مثل جوجه های لرزان دست گردن هم انداختند، می خواد بدن مادرشون رو غسل بده،بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله.....

دانلود روضه شهادت حضرت زهرا (س)

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 4539 زمان : نظرات (0)

حاج محمود کریمی

 

شرحه شرحه میخوانم، شرح دوریت یارا

پای دل به گل مانده، چشم من شده دریا

ای غریب دور از من، عشق آشنای دل

مینشینم امشب هم، پای های های دل

یا صاحب الزمان(عج)

آنقدر خودم بودم، غافل از عطای تو

فرمود:ما لحظه ای از شما غافل نمیشویم.آقا جان من به یومن وجود تو زنده ام، من برای تو زنده ام، اقا جان، تو هم یه بار ضرر كن من رو بخر، آقا جان، بالاخره یه جایی به دردت میخورم، آقاجان، امشب كار من رو درست كن، اینقدر گرفتار خودم بودم، یادم رفت تو همه كارمی، آقاجان، متی ترنی و نرك، كی میشه ما تو رو ببینیم، تو هم مارو ببینی ای آقاجان، امشب روضه ی امام حسن بخونیم، بگو فاطمه جان امشب در خونه آقا زاده بزرگه ات اومدیم.

آنقدر خودم بودم، غافل از عطای تو

 تا که بردم از یادم، روی دلربای تو

روی سینه دیدم من، نور رد پایت را

کاش بشنوم امشب، گرمی صدایت را

العجل که دریابی، ناله های حیدررا

تا بگیری از نامرد، انتقام مادر را

دارم میبرمت تو روضه

انتقام آتش را، انتقام آن در را

انتقام گیسو را، انتقام معجر را

یا صاحب الزمان، به ظهورت شتاب كن، آقاجان، یا صاحب الزمان...یا صاحب الزمان

انتقام آتش را، انتقام آن در را

انتقام گیسو را، انتقام معجر را

 انتقام آن دم که، بحر غم تلاطم کرد

مادری که درکوچه، راه خانه راگم کرد

کودکی که با مادر، بین کوچه تنها بود

روی چادر مادر، خاک کوچه پیدا بود

کودکی که ماتم در، خواب هر شبش می دید

نیمه شب ز خواب خود، می پرید و می لرزید

از خواب می پرید، می لرزید بدنش، چی شده؟حسن جان این بچه ها هم مثل تو مادر ازدست دادن تو باید اینهارو آروم كنی، گفت:اینها كه ندیدند تو كوچه چی شد، مادرم رو زمین افتاد...

خواب کوچه و دشمن، خواب آن درو دیوار

خواب شعله و آتش، خواب سینه و مسمار 

كشتی گرفتن حسین و حسن سید جوانان اهل بهشت، اقوال مختلف داره، یكیش اینه: بی بی از مدبخ وارد حجره شد، دید پیغمبر اكرم جان عالم فداش، كنار حجره نشسته ، دو تا اقا زاده، دست گردن هم انداختن دارن زور آزمایی میكنند، هر دو تلاش میكنند پشت دیگری رو به زمین برسونند، بی بی نگاه كرد دید رسول خدا زیر لب صدا میزنه، هی جانم حسن، حسن، حسن پشت حسین رو به زمین بچسبون، بابا بزرگ دو بچه است، فاطمه شروع به گریه كرد، بابا جان، همه جای دنیا بچه ی كوچكتر رو تشویق میكنند، چرا نمیگی جانم حسین ؟حسینم كوچیكتره، فرمود:نگاه كردم به ساق عرش، زمین و آسمانها و دریاها، ملائك، ساكنان زمین و آسمان، علی، همه میگن:هی جانم حسین، دیدم حسنم كسی رو نداره.ای غریب آقام ای غریب آقام، سوا كرده های فاطمه امشب گریه میكنند، ای غریب آقام، كاشكی یكی از این چراغ ها امشب بقیع روشن بود، هی غریب آقام، فاطمه فرمود : وصال، هی میگی حسین، مگه حسن پسر من نیست؟ .هی غریب مادر حسن، كریم اون كسی نیست كه گره ی تو رو وا كنه، كریم اون كسی نیست كه بیچاره بره در خونه اش، كریم اون كسی است كه دنبال بیچاره ها میگرده، من و شما رو امام مجتبی علیه السلام سوا كرده آورده، این دو ماه برا امام حسین گریه كردیم، ابی عبدالله اجازه داده، فرموده:این روزایی كه برا من گریه كردی، حالا بهت اجازه میدم برا حسنم گریه كنی، مگه هر چشمی میتونه برا حسن گریه كنه، امشب بریم كربلا و بقع، هی بریم مدینه، هی بیاییم كربلا امشب، ابی عبدالله هفتاد و دونفر یار، دورش رو گرفته اند، كسی از گل نازك تر تا اینها بودند نتونست بگه، ابی عبدالله همسری داشت مثل رباب، تا زنده بود، زیر سایه نرفت، گفت:آقام تو آفتاب جان داد، یه جوری صورتش تو آفتاب سوخته بود، بعضی ها با كنیز اشتباه میگرفتند، رباب فقط همین بود، خانم شهربانو بماند، خانم اُم لیلا بماند، اما امام مجتبی به همسر ملعونه اش فرمود كار خودت رو كردی، فرمود:آقا غلط كردم، فرمود:بلند شو برو، الان اگه حسینم بیاد میكشه تورو. آی قربون دل مهربونت برم، دور بر حسین یه طرف جوانهای بنی هاشم، یه طرف یاران ابی عبدالله به سر كردگی حبیب ایستاده اند، چنان استوار محرم اسرار حسین، این شهدا، كه شب عاشورا بهشون اسرار فرمود.اما امام مجتبی طرف میومد، چشم تو چشم امام مجتبی، میدوخت، شروع میكرد ناسزا میگفت، بی ادبی میكرد، عرب بادیه نشین اومد، گفت: ابامحمد تویی؟آری منم. از اسب پایین پرید، گریبان امام حسن رو گرفت، به قصد خفه كردن، چسباند به دیوار، فشار میداد، چشم تو چشم امام حسن شروع كرد ناسزا گفتن، نفسش كه برید، ایقدر گفت، خسته شد، همینطوری نگاش كرد، همچین كه خسته شد، امام حسن مجتبی فرمود:غریبی؟ خونه نداری؟ بریم خونه ی من، غذا نخوردی؟ سفره ی من پهنه، پول نداری؟ پول بهت بدم سفر بری. اینها دیگه كی اند؟ ببین تبلیغات چكار میكنه، شنیده حالا اومده امام حسن رو دیده، اگه گرسنه ای بریم؟لباس اگه نداری من بهت میدم؟خوش اومدی، دستاش از گریبان امام حسن جدا شد، رو زمین افتاد، صورت گذاشت رو پا امام حسن، حالا میخواد امام حسن بلندش كنه، بلند نمیشه، گفت:آقا من نوكرتم، نمی دونی، چه حرفایی پشت سرت میزنند. آی امام حسن اونم از قبر بی شمع و چراغت، یا اباعبدالله یه داداش داری كنار علقمه حرمش رو ببین غوغاست، اما داداش بزرگترت حرمش خاكیه، یه چراغ و شمعی هم سر قبرش نیست، ای وای، حالا اومدیم مدینه، حالا مدینه رو دارم میگم، بازم میخوام مقایسه كنم، از زبان خود امام حسن، دورش نشستند ابی عبدالله داره مثل ابربهار زار میزنه، آقا قمر بنی هاشم سر به دیوار گذاشته، دستش گردن بچه هاشه، زینب كه آمد، فرمود طشت رو بردارند، حسین گریه میكرد، فرمود: حسین براچی گریه میكنی؟ من دارم راحت میشم، من دیگه چشمم به قاتلای مادرم نمیافته، شروع كرد، زار زدن و داد زدن، لب ها خونی شده، یه نگاه به حسین كرد، دیدن لباش داره تكون میخوره، خوب گوش كردن دیدن داره میگه :لا یوم كیومك یا اباعبدالله، حسین جان برا من گریه نكن، من الان تو كنارم هستی، داداشام هستند، خواهرام هستند، بچه هام هستند، اما یه روزی میآد بدن تو روی زمین، همه كس و كارت رو كشتند، خیمه هاتو آتیش زدن، پیراهنت رو هركی یه طرف میكشه، ای حسین..... حالا اومدیم كربلا دوباره میخوام برگردونمت مدینه، اومدن بدن ابی عبدالله رو دفن كنند، تیرها و شمشیرها رو امام سجاد از بدن بیرون كشید، بدن رو میان بوریا گذاشت، اما امام حسن تابوتش رو زمین بود، یه مرتبه چهل نفر تیر به چله ی كمان گذاشتند، جلو چشم عباس تیر باران كردند، وقتی میخواستند بدن رو بلند كنند، تابوت با بدن بلند شد، اومدیم مدینه، حالا دوباره میخوام ببرمت كربلا، بدن رو تو قبر گذاشت، فرمود داداش غارت زده اونی نیست كه مالش رو بردند، غارت زده منم كه مثل تو داداشی رو از دست دادم، اما اینجا نگفت: كمرم شكست، كنار علقمه كنار بدن عباسش رو زمین افتاد، صدا زد آه، الان انكسر ظهری، الان كمرم شكست، حالا كربلا موندگار میشی، صدا زد عباس بلند شو نگاه كن دارن به خیمه ها حمله میكنند، ای حسین..........

 دانلود روضه شهادت امام حسن (ع)

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 6633 زمان : نظرات (0)

حاج میثم مطیعی

 

می خوام روضه ی امام حسن علیه السلام بخونم، آقا، آقا، همه ی اموات، شهدا، فیض ببرند.خزاز قمی نوشته در كفایة الأثر ، از بزرگان شیعه است در قرن چهارم، از جُناده نقل كرده:

دَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ اومدم ملاقات آقا فِی مَرَضِهِ الَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ "آقا یه روز لباس كارگری میپوشیم میاییم مدینه، یه روز میاییم حرمت رو میسازیم، اگه امام زمان (عج) لایق بدونه اول بریم قبر مادرت رو آباد كنیم" میگه وارد شدم بَیْنَ یَدَیْهِ طَشْتٌ دیدم مقابل آقا طشت هست یُقْذَفُ فِیهِ الدَّمُ لخته های خون داخل طشت میریزه"امشب امام حسن میخواد مارو نصیحت كنه، موعظه كنه، ما كه گرفتار هوای نفسیم" وَ یَخْرُجُ كَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً دیدم جیگر مباركش قطعه قطعه خارج میشه مِنَ السَّمِّ الَّذِی أَسْقَاهُ مُعَاوِیَةُ لعنت الله علیه میگه از آقا سئوال كردم:  یَا مَوْلَایَ‏ مَا لَكَ لَا تُعَالِجُ نَفْسَكَ آقا جان چرا معالجه نمیكنی؟فرمود:  یَا عَبْدَ اللَّهِ بِمَا ذَا أُعَالِجُ الْمَوْتَ مرگ رو با چه میشه درمان كرد؟ میگه من صدا زدم إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ "اینقدر مادرش دوست داره برا امام حسن گریه كنی، میگن مادرش نگاه میكنه، میگن مادرش میاد میخره، سَوا میكنه، قربونت بریم یا امام حسن برات كم كریه كردیم نشناختیمت"میگه گفتم:  إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ آقا من رو نگاه كرد، گفت ای جُناده مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ ما اهلبیت رو یا سم میدند یا میكشند، میگه طشت رو برداشتند، فهمیدم لحظه های آخره، گفتم:  باید استفاده كنم عِظْنِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ آقا من رو موعظه كن یَا جُنادَه اسْتَعِدَّ لِسَفَرِكَ ای جناده برای سفری كه در پیش داری آمده شو وَ حَصِّلْ زَادَكَ قَبْلَ حُلُولِ أَجَلِكَ قبل از اینكه مرگ برسه زاد و توشه فراهم كن، جناده زاد و توشه فراهم كن وَ اعْلَمْ أَنَّكَ تَطْلُبُ الدُّنْیَا وَ الْمَوْتُ یَطْلُبُكَ جناده تو در طلب دنیایی، حال آن كه مرگ در پشت سر و دنبال توست، ای جناده وَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ یَوْمِكَ الَّذِی لَمْ یَأْتِ عَلَى یَوْمِكَ الَّذِی أَنْتَ فِیهِ ای جناده غم و غصه روزی كه نیومده بر روزی كه درش هستی هموار نكن، ای جناده، بدان اگه بیشتر از نیازت اكتساب مال كنی، خرینه دار دیگری خواهی بود، میزاری و میری، ای جناده وَ اعْلَمْ أَنَّ فِی حَلَالِهَا حِسَابٌ بدان در حلال دنیا حساب است وَ فِی حَرَامِهَا عِقَابٌ اگه حرام مرتكب بشی عقاب داره وَ فِی الشُّبُهَاتِ عِتَابٌ، "گفت گفت فرصت نیست همه رو بگم، كلام نورانیه آقاست"ای جناده برا دنیات یه جوری كار  كَأَنَّكَ تَعِیشُ أَبَداً  برا دنیات یه جوری كار كن انگار همیشه میخوای زنده باشی وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً بر آخرتت یه جوری عمل كن كه انگار همین فردا میخوای بمیری"گفت گفت، وی‍ژه گی های رفیق خوب رو هم فرمود" یه وقت جناده گفت:  ثُمَّ انْقَطَعَ نَفَسُهُ یه وقت نفسش به شماره افتاد وَ اصْفَرَّ لَوْنُهُ  رنگ  چهره اش زرد شدحَتَّى خَشِیتُ عَلَیْهِ من به آقا ترسیدم وَ دَخَلَ الْحُسَیْنُ علیه السلام امام حسین علیه السلام وارد شد فَانْكَبَّ عَلَیْهِ برادر رو در آغوش گرفت حَتَّى قَبَّلَ رَأْسَهُ به سر برادر بوسه میزد وَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ جناده میگه چیزی نگذشت یه وقت صدا بلند شد إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ

روضه امام حسن (ع)

تعداد صفحات : 48

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 60
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 429
  • آی پی دیروز : 676
  • بازدید امروز : 1,348
  • باردید دیروز : 4,533
  • گوگل امروز : 8
  • گوگل دیروز : 43
  • بازدید هفته : 5,881
  • بازدید ماه : 5,881
  • بازدید سال : 1,320,914
  • بازدید کلی : 19,826,742